معنی فارسی pump-priming
B1تدابیری برای شروع یا تقویت فعالیتهای اقتصادی بهمنظور به حرکت درآوردن آنها.
Government actions aimed at stimulating economic activity by injecting capital.
- NOUN
example
معنی(example):
دولت در حال پمپ-پرایم کردن اقتصاد است.
مثال:
The government is engaged in pump-priming the economy.
معنی(example):
پمپ-پرایم کردن شامل تزریق پول به اقتصاد برای تحریک رشد است.
مثال:
Pump-priming involves injecting money into the economy to stimulate growth.
معنی فارسی کلمه pump-priming
:
تدابیری برای شروع یا تقویت فعالیتهای اقتصادی بهمنظور به حرکت درآوردن آنها.