معنی فارسی pumphandle
B1دستگیرهای که برای عمل کردن پمپ و خروج مایعات طراحی شده است.
A handle that is used to operate a pump for moving liquids.
- NOUN
example
معنی(example):
او دستگیره پمپ را کشید تا آب از چاه بگیرد.
مثال:
He pulled the pumphandle to get water from the well.
معنی(example):
دستگیره پمپ قدیمی زنگ زده بود، اما هنوز کار میکرد.
مثال:
The old pumphandle was rusty but still worked.
معنی فارسی کلمه pumphandle
:
دستگیرهای که برای عمل کردن پمپ و خروج مایعات طراحی شده است.