معنی فارسی pumpkinseed

B1

دانه‌های خوراکی هستند که از کدو حلوایی به‌دست می‌آیند و معمولاً به‌عنوان تنقلات یا در انواع غذاها استفاده می‌شوند.

The edible seeds of the pumpkin, often eaten as a snack or used in cooking.

noun
معنی(noun):

The seed of a pumpkin.

معنی(noun):

A North American sunfish; Lepomis gibbosus.

example
معنی(example):

من دوست دارم در حین تماشای فیلم از دانه‌های کدو حلوایی تنقل کنم.

مثال:

I like to snack on pumpkinseeds while watching a movie.

معنی(example):

دانه‌های کدو حلوایی می‌توانند بو داده و نمک‌زده شوند برای یک تنقلات خوشمزه.

مثال:

Pumpkinseeds can be roasted and salted for a tasty treat.

معنی فارسی کلمه pumpkinseed

: معنی pumpkinseed به فارسی

دانه‌های خوراکی هستند که از کدو حلوایی به‌دست می‌آیند و معمولاً به‌عنوان تنقلات یا در انواع غذاها استفاده می‌شوند.