معنی فارسی punce

B1

پونس کردن، به معنای جهش یا برگشتن خفیف به عقب بعد از برخورد با سطحی.

To bounce back lightly from a surface.

example
معنی(example):

پونس کردن یعنی کمی روی یک سطح جهش کردن.

مثال:

To punce is to bounce slightly on a surface.

معنی(example):

توپ بعد از برخورد با زمین پونس خواهد کرد.

مثال:

The ball will punce back after it hits the ground.

معنی فارسی کلمه punce

: معنی punce به فارسی

پونس کردن، به معنای جهش یا برگشتن خفیف به عقب بعد از برخورد با سطحی.