معنی فارسی punctuality
B1دقت به زمان و به موقع بودن، ویژگیای که نشان میدهد فرد در زمان معین به محل مشخصی میرسد.
The quality of being on time.
- noun
noun
معنی(noun):
The state of being punctual
example
معنی(example):
دقیق بودن در مدرسه مهم است.
مثال:
Punctuality is important in school.
معنی(example):
دقت او رئیسش را تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
Her punctuality impressed her boss.
معنی فارسی کلمه punctuality
:
دقت به زمان و به موقع بودن، ویژگیای که نشان میدهد فرد در زمان معین به محل مشخصی میرسد.