معنی فارسی punditocracy
C2مجموعهای از نظریهپردازان که به طور مداوم بر موضوعات سیاسی و اجتماعی نظر میدهند.
A group of pundits, especially influential commentators in media and politics.
- noun
noun
معنی(noun):
A group of political pundits who are thought to have too much influence.
example
معنی(example):
نظریهپردازانی که از طریق رسانهها بر افکار عمومی تأثیر میگذارند.
مثال:
The punditocracy often shapes public opinion through media channels.
معنی(example):
منتقدان استدلال میکنند که نظریهپردازان گاهی میتوانند عموم را گمراه کنند.
مثال:
Critics argue that the punditocracy can sometimes mislead the public.
معنی فارسی کلمه punditocracy
:
مجموعهای از نظریهپردازان که به طور مداوم بر موضوعات سیاسی و اجتماعی نظر میدهند.