معنی فارسی punitiveness
B1ویژگی یا حالت تنبیهگرانه یا مجازاتکننده.
The quality of being punitive; severity in imposing punishment.
- NOUN
example
معنی(example):
تنبیهگر بودن سیاست جدید بسیاری از دانشآموزان را شگفتزده کرد.
مثال:
The punitiveness of the new policy surprised many students.
معنی(example):
در چگونگی اجرای قوانین، تنبیهگری قابل توجهی وجود داشت.
مثال:
There was a notable punitiveness in how the rules were enforced.
معنی فارسی کلمه punitiveness
:
ویژگی یا حالت تنبیهگرانه یا مجازاتکننده.