معنی فارسی punkest
B1پونکیترین، صفتی برای توصیف چیزی که در درجه بالایی از سبک پونکی قرار دارد.
Punkest; the superlative form of punkey, indicating the highest degree of punk style.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آن کنسرت پونکیترین کنسرتی بود که تا به حال رفتهام.
مثال:
That was the punkest concert I've ever attended.
معنی(example):
او همیشه پونکیترین لباسها را برای مهمانیها انتخاب میکند.
مثال:
She always chooses the punkest outfits for parties.
معنی فارسی کلمه punkest
:
پونکیترین، صفتی برای توصیف چیزی که در درجه بالایی از سبک پونکی قرار دارد.