معنی فارسی punkt
B1پانکت، نشانهگذاری ساده یا نقطهای که برای جلب توجه یا نشانهگذاری مورد استفاده قرار میگیرد.
A simple marking or dot used to draw attention or indicate a position.
- NOUN
example
معنی(example):
او با یک نقطه صفحه را علامتگذاری کرد تا جای خود را حفظ کند.
مثال:
He marked the page with a punkt to save his place.
معنی(example):
نقطه روی کاغذ با دقت کشیده شده بود.
مثال:
The punkt on the paper was carefully drawn.
معنی فارسی کلمه punkt
:
پانکت، نشانهگذاری ساده یا نقطهای که برای جلب توجه یا نشانهگذاری مورد استفاده قرار میگیرد.