معنی فارسی punning
B1 /ˈpʌnɪŋ/پیناگویی به بازی با کلمات اشاره دارد، که در آن معانی مختلف یک کلمه یا عبارات مشابه با یکدیگر ترکیب می‌شوند تا شوخی یا بازی زبانی ایجاد شود.
The act of using wordplay to create humor, often through puns.
- verb
- noun
- adjective
To beat; strike with force; to ram; to pound, as in a mortar; reduce to powder, to pulverize.
To make or tell a pun; to make a play on words.
We punned about the topic until all around us groaned.
The action of the verb to pun.
That makes or uses a pun.
او عاشق بازی با کلمات است و اغلب دیگران را با شوخی‌هایش می‌خنداند.
He loves punning, often making others laugh with his wordplay.
بازی با کلمات یک روش هوشمندانه برای ایجاد شوخی با استفاده از زبان است.
Punning is a clever way to create humor using language.
معنی فارسی کلمه punning
:
پیناگویی به بازی با کلمات اشاره دارد، که در آن معانی مختلف یک کلمه یا عبارات مشابه با یکدیگر ترکیب می‌شوند تا شوخی یا بازی زبانی ایجاد شود.
