معنی فارسی puppet-master
B2عروسکدار اصلی به فردی اطلاق میشود که کنترل کلی بر روی عروسکها و نمایش آنها دارد.
A person who controls puppets and directs the performance.
- NOUN
example
معنی(example):
عروسکدار با مهارت نخها را حرکت داد.
مثال:
The puppet-master moved the strings expertly.
معنی(example):
هر عروسکدار بزرگ میداند که چگونه داستان بگوید.
مثال:
Every great puppet-master knows how to tell a story.
معنی فارسی کلمه puppet-master
:
عروسکدار اصلی به فردی اطلاق میشود که کنترل کلی بر روی عروسکها و نمایش آنها دارد.