معنی فارسی puppying

B1

عمل یا فرایند نگهداری و پرورش توله سگ‌ها.

The act or process of caring for and breeding puppies.

example
معنی(example):

تجربه‌ی توله‌سازی می‌تواند دلپذیر باشد.

مثال:

Puppying can be a delightful experience.

معنی(example):

او هر روز توله‌سازی سگ جدیدش را انجام می‌دهد.

مثال:

She is puppying her new dog every day.

معنی فارسی کلمه puppying

: معنی puppying به فارسی

عمل یا فرایند نگهداری و پرورش توله سگ‌ها.