معنی فارسی puree

A2 /pjʊəˈɹeɪ/

پوره، حالتی از غذاست که در آن مواد غذایی مانند میوه یا سبزیجات به شکل خمیری نرم در آمده‌اند.

Food that has been cooked and then blended until smooth.

noun
معنی(noun):

A food that has been ground or crushed into a thick liquid.

مثال:

Tomato sauce is generally a puree.

verb
معنی(verb):

To crush or grind food into a puree.

example
معنی(example):

من دوست دارم برای دسرها پوره میوه درست کنم.

مثال:

I like to make a fruit puree for desserts.

معنی(example):

سرآشپز یک پوره گوجه‌فرنگی برای تقویت طعم سس تهیه کرد.

مثال:

The chef prepared a tomato puree to enhance the flavor of the sauce.

معنی فارسی کلمه puree

: معنی puree به فارسی

پوره، حالتی از غذاست که در آن مواد غذایی مانند میوه یا سبزیجات به شکل خمیری نرم در آمده‌اند.