معنی فارسی purities
B1خلوص، به معنی عدم وجود آلودگی یا ناخالصی در یک ماده.
The state or quality of being pure; freedom from adulteration or contamination.
- NOUN
example
معنی(example):
دانشمند، خلوصهای نمونههای مختلف را اندازهگیری کرد.
مثال:
The scientist measured the purities of different samples.
معنی(example):
فروشنده خلوص محصولات ارگانیک خود را تبلیغ کرد.
مثال:
The vendor advertised the purities of his organic products.
معنی فارسی کلمه purities
:
خلوص، به معنی عدم وجود آلودگی یا ناخالصی در یک ماده.
