معنی فارسی purplescent
B1به معنای بوی یا درخشندگی مرتبط با رنگ ارغوانی.
Having the quality of emitting a purple color or scent.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
درخشش ارغوانی لامپ اتاق را زنده کرد.
مثال:
The purplescent glow of the lamp made the room lively.
معنی(example):
گیاهان ارغوانی توجه همه را به خود جلب کردند.
مثال:
The purplescent herbs attracted everyone's attention.
معنی فارسی کلمه purplescent
:
به معنای بوی یا درخشندگی مرتبط با رنگ ارغوانی.