معنی فارسی purpling
B1ارغوانی شدن، اشاره به فرایند یا عمل تغییر یک چیز به رنگ ارغوانی دارد.
The act of becoming purple or the process of taking on a purple color.
- verb
verb
معنی(verb):
To turn purple in colour.
معنی(verb):
To dye purple.
معنی(verb):
To clothe in purple.
example
معنی(example):
درختان در پاییز به رنگ ارغوانی درآمدهاند.
مثال:
The leaves are purpling in the fall.
معنی(example):
غروب آفتاب افق را به زیبایی به رنگ ارغوانی درآورد.
مثال:
The sunset was purpling the horizon beautifully.
معنی فارسی کلمه purpling
:
ارغوانی شدن، اشاره به فرایند یا عمل تغییر یک چیز به رنگ ارغوانی دارد.