معنی فارسی purpuriform
B2شکلی که شبیه یا نزدیک به رنگ ارغوانی است.
Resembling or having the form of purple.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ساختار ارغوانی مدوزا جالب بود.
مثال:
The purpuriform structure of the jellyfish was fascinating.
معنی(example):
الگوهای ارغوانی را میتوان در بعضی از برشهای سنگهای قیمتی مشاهده کرد.
مثال:
Purpuriform patterns can be seen in some gemstone cuttings.
معنی فارسی کلمه purpuriform
:
شکلی که شبیه یا نزدیک به رنگ ارغوانی است.