معنی فارسی purslet

B1

چیزی که دارای ویژگی‌های جذاب و جالب باشد در مجموعه‌ها یا نمایشگاه‌ها.

An item that possesses appealing and interesting features in collections or exhibitions.

example
معنی(example):

او یک قلم پر دردسر به مجموعه‌اش اضافه کرد.

مثال:

He added a purslet to his collection.

معنی(example):

پر دردسر به عنوان نقطه قوت نمایشگاه بود.

مثال:

The purslet was the highlight of the exhibition.

معنی فارسی کلمه purslet

: معنی purslet به فارسی

چیزی که دارای ویژگی‌های جذاب و جالب باشد در مجموعه‌ها یا نمایشگاه‌ها.