معنی فارسی pussywillow
A2نوشتهٔ دیکشنی که به نوع خاصی از درخت بید اشاره دارد.
A specific type of pussy willow that has soft, furry flowers.
- NOUN
example
معنی(example):
درخت بید مجنون نشانهای از ورود بهار است.
مثال:
The pussywillow is a sign of spring's arrival.
معنی(example):
کودکان دوست دارند با شاخههای نرم و کرکی بید مجنون بازی کنند.
مثال:
Children love to play with the fluffy pussywillow branches.
معنی فارسی کلمه pussywillow
:
نوشتهٔ دیکشنی که به نوع خاصی از درخت بید اشاره دارد.