معنی فارسی put down one's name

A2

نوشتن نام خود به‌عنوان نشانه‌ای از حضور یا علاقه.

To write one's name on a list or form.

example
معنی(example):

مطمئن شوید که نام خود را در لیست بنویسید.

مثال:

Make sure to put down your name on the list.

معنی(example):

شما باید نام خود را برای ثبت‌نام در کلاس بنویسید.

مثال:

You need to put down your name to register for the class.

معنی فارسی کلمه put down one's name

:

نوشتن نام خود به‌عنوان نشانه‌ای از حضور یا علاقه.