معنی فارسی put one's shirt on
B2به کسی یا چیزی اعتماد کردن یا اطمینان داشتن به نتایج مثبت.
To bet or take a significant risk on something or someone you believe will succeed.
- IDIOM
example
معنی(example):
من برای برنده شدن او در مسابقه رویش شرط میبندم.
مثال:
I would put my shirt on him winning the match.
معنی(example):
شما میتوانید برای او شرط ببندید—این پروژه موفق خواهد بود.
مثال:
You can put your shirt on her—the project will be a success.
معنی فارسی کلمه put one's shirt on
:به کسی یا چیزی اعتماد کردن یا اطمینان داشتن به نتایج مثبت.