معنی فارسی put-in-ones-two-cents-worth
B1نظر دادن یا مشارکت در یک بحث یا گفتگو، به ویژه زمانی که ممکن است دعوت نشده باشد.
To give one's opinion, often in a situation where it is unsolicited.
- IDIOM
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت در طول بحث نظر خودش را بگوید.
مثال:
She decided to put in her two cents' worth during the discussion.
معنی(example):
او اغلب نظر خود را میگوید، حتی وقتی که کسی نمیپرسد.
مثال:
He often puts in his two cents' worth, even when no one asks.
معنی فارسی کلمه put-in-ones-two-cents-worth
:
نظر دادن یا مشارکت در یک بحث یا گفتگو، به ویژه زمانی که ممکن است دعوت نشده باشد.