معنی فارسی putridness
B1حالت فساد، به ویژه در زمینه بهداشت یا محیطی که بوی ناخوشایند دارد.
The quality or state of being rotten and producing a foul smell.
- NOUN
example
معنی(example):
فساد محیط نشاندهنده بهداشت ضعیف بود.
مثال:
The putridness of the environment indicated poor sanitation.
معنی(example):
فساد میتواند در مناطق آلوده به خطرات بهداشتی منجر شود.
مثال:
Putridness can lead to health hazards in contaminated areas.
معنی فارسی کلمه putridness
:
حالت فساد، به ویژه در زمینه بهداشت یا محیطی که بوی ناخوشایند دارد.