معنی فارسی pyaemic

B1

مربوط به وجود عفونت‌های پایمیک در خون.

Relating to or characterized by pyaemia.

example
معنی(example):

عفونت‌های پایمیک می‌توانند بدون مراقبت مناسب به سرعت گسترش یابند.

مثال:

Pyaemic infections can spread rapidly without proper care.

معنی(example):

وضعیت پایمیک بیمار نیازمند توجه فوری بود.

مثال:

The pyaemic state of the patient required immediate attention.

معنی فارسی کلمه pyaemic

: معنی pyaemic به فارسی

مربوط به وجود عفونت‌های پایمیک در خون.