معنی فارسی pycnomorphic

B1

پیکنومورفیک به ویژگی‌هایی اشاره دارد که بدن یا شکل یک ارگانيسم را فشرده یا چاق نشان می‌دهد.

Relating to a compact body shape or form.

example
معنی(example):

طراحی پیکنومورفیک مجسمه بسیار چشم‌گیر است.

مثال:

The pycnomorphic design of the sculpture is quite striking.

معنی(example):

در زیست‌شناسی، پیکنومورفیک به فرم بدنی فشرده اشاره دارد.

مثال:

In biology, pycnomorphic refers to a compact body form.

معنی فارسی کلمه pycnomorphic

: معنی pycnomorphic به فارسی

پیکنومورفیک به ویژگی‌هایی اشاره دارد که بدن یا شکل یک ارگانيسم را فشرده یا چاق نشان می‌دهد.