معنی فارسی pygmalion
B2پیگمالیون، اشاره به داستانی که در آن فردی شخصی را آن‌طور که می‌خواهد تغییر می‌دهد.
A mythological figure who falls in love with a statue he carved, symbolizing transformation.
- NOUN
example
معنی(example):
داستان پیرامون پیگمالیون درباره تغییر دادن کسی است.
مثال:
The story of Pygmalion is about transforming someone.
معنی(example):
پیگمالیون به فردی اشاره دارد که شریک ایده‌آل خود را خلق می‌کند.
مثال:
Pygmalion refers to a person who creates their ideal partner.
معنی فارسی کلمه pygmalion
:
پیگمالیون، اشاره به داستانی که در آن فردی شخصی را آن‌طور که می‌خواهد تغییر می‌دهد.
