معنی فارسی pyramus
B1پیراموس، شخصیت افسانهای در داستانهای عاشقانه، به ویژه در داستانی که با اینس میسازد و در آن با غم و درد مواجه میشود.
A character from classical literature, notably featured in Ovid's 'Metamorphoses', representing tragic love.
- OTHER
example
معنی(example):
پیراموس شخصیتی در یک داستان عاشقانه مشهور بود.
مثال:
Pyramus was a character in a famous love story.
معنی(example):
در نمایش، پیراموس به خاطر سرنوشت غمانگیزش شناخته شده است.
مثال:
In the play, Pyramus is known for his tragic fate.
معنی فارسی کلمه pyramus
:
پیراموس، شخصیت افسانهای در داستانهای عاشقانه، به ویژه در داستانی که با اینس میسازد و در آن با غم و درد مواجه میشود.