معنی فارسی pyrognostic

B1

پیروگنستیک به بررسی آثار و شواهد حرارتی در زمینه‌های باستان‌شناسی و زمین‌شناسی مرتبط است.

The analysis of thermal evidence in archaeological and geological contexts.

example
معنی(example):

مدارک پیروگنستیک برای یافته‌های باستان‌شناسی حیاتی بود.

مثال:

Pyrognostic evidence was crucial for the archaeological findings.

معنی(example):

آزمایش‌های پیروگنستیک دمای بالایی را در این ناحیه نشان داد.

مثال:

The pyrognostic tests indicated high temperatures in the area.

معنی فارسی کلمه pyrognostic

: معنی pyrognostic به فارسی

پیروگنستیک به بررسی آثار و شواهد حرارتی در زمینه‌های باستان‌شناسی و زمین‌شناسی مرتبط است.