معنی فارسی pyrographies
B1آثار هنری که با سوزاندن مواد به ویژه چوب ایجاد شدهاند.
Works of art created by the process of pyrography, typically on wood.
- NOUN
example
معنی(example):
گالری مجموعهای از پیروگرافیهای هنرمندان محلی را به نمایش گذاشت.
مثال:
The gallery showcased various pyrographies from local artists.
معنی(example):
مجموعه پیروگرافیهای او بازدیدکنندگان را تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
Her collection of pyrographies impressed the visitors.
معنی فارسی کلمه pyrographies
:
آثار هنری که با سوزاندن مواد به ویژه چوب ایجاد شدهاند.