معنی فارسی pyrolyzing
B1در حال پیرولیز کردن، اشاره به بخشی از فرآیند تجزیه مواد تحت گرما.
The process of undergoing pyrolysis.
- verb
verb
معنی(verb):
To undergo pyrolysis.
معنی(verb):
To decompose or transform a substance by subjecting it to heat.
example
معنی(example):
آنها در حال پیرولیز کردن پلاستیکها برای تولید سوخت هستند.
مثال:
They are pyrolyzing plastics to create fuel.
معنی(example):
پیرولیز کردن مواد آلی میتواند به طور قابل توجهی زباله را کاهش دهد.
مثال:
Pyrolyzing organic material can reduce waste significantly.
معنی فارسی کلمه pyrolyzing
:
در حال پیرولیز کردن، اشاره به بخشی از فرآیند تجزیه مواد تحت گرما.