معنی فارسی quab

B1

quab به معنای پوشاندن یا پر کردن یک سطح با مواد مختلف است.

To cover or fill a surface with various materials.

example
معنی(example):

در زمستان، آنها دریاچه را با یک لایه ضخیم یخ quab می‌کنند.

مثال:

In the winter, they quab the lake with a thick layer of ice.

معنی(example):

کودکان دوست داشتند استخر را با جلیقه‌های رنگارنگ quab کنند.

مثال:

The children loved to quab the pool with colorful floats.

معنی فارسی کلمه quab

: معنی quab به فارسی

quab به معنای پوشاندن یا پر کردن یک سطح با مواد مختلف است.