معنی فارسی quadriannulate
B1ساختاری که شامل چهار حلقه یا حلقهی چهارگانه باشد.
Referring to a structure characterized by four annular formations.
- NOUN
example
معنی(example):
ساختار چهار حلقهای در برخی حشرات وجود دارد.
مثال:
The quadriannulate structure is found in some insects.
معنی(example):
پژوهشگران الگوی چهار حلقهای در پوسته حشره کشف کردند.
مثال:
Researchers discovered a quadriannulate pattern in the insect's shell.
معنی فارسی کلمه quadriannulate
:
ساختاری که شامل چهار حلقه یا حلقهی چهارگانه باشد.