معنی فارسی quadrisect

B1

تقسیم یک زاویه یا شکل به چهار قسمت مساوی.

To divide into four equal parts.

example
معنی(example):

برای تقسیم زاویه به چهار قسمت برابر، باید آن را به چهار بخش مساوی تقسیم کنید.

مثال:

To quadrisect the angle, you need to divide it into four equal parts.

معنی(example):

ریاضی‌دانان معمولاً از ابزارهایی برای تقسیم دقیق اشکال هندسی به چهار قسمت استفاده می‌کنند.

مثال:

Mathematicians often use tools to quadrisect geometric shapes accurately.

معنی فارسی کلمه quadrisect

: معنی quadrisect به فارسی

تقسیم یک زاویه یا شکل به چهار قسمت مساوی.