معنی فارسی quadriserial

B1

چیدمان یا ترتیب چهار سری از اجزاء که هر یک به طور جداگانه عمل می‌کنند و معمولاً به بهبود عملکرد کمک می‌کند.

An arrangement where four series of elements work independently.

example
معنی(example):

چیدمان چهار سری از سیم‌ها اتصال بهتری را تضمین کرد.

مثال:

The quadriserial arrangement of the wires ensured better connectivity.

معنی(example):

در یک پیکربندی چهار سری، هر سیم به طور مستقل عمل می‌کند.

مثال:

In a quadriserial configuration, each wire functions independently.

معنی فارسی کلمه quadriserial

: معنی quadriserial به فارسی

چیدمان یا ترتیب چهار سری از اجزاء که هر یک به طور جداگانه عمل می‌کنند و معمولاً به بهبود عملکرد کمک می‌کند.