معنی فارسی quadritubercular
B2به خصوص اشاره به وجود چهار توبری یا برآمدگی در ساختار.
Referring to a structure with four tubercles or projections.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فسیل چهار توبری اطلاعاتی درباره پستانداران اولیه ارائه میدهد.
مثال:
The quadritubercular fossil offers insights into early mammals.
معنی(example):
دانشمندان یک ویژگی چهار توبری را در این گونه کشف کردند.
مثال:
Scientists discovered a quadritubercular trait in this species.
معنی فارسی کلمه quadritubercular
:
به خصوص اشاره به وجود چهار توبری یا برآمدگی در ساختار.