معنی فارسی quakerishly

B1

به‌طور مربوط به ویژگی‌های کوئیکرها و رویکردهای آنها.

In a manner characteristic of or similar to Quakers, often marked by gentleness and kindness.

example
معنی(example):

او به شیوه‌ای کوئیکری به حضار صحبت کرد و بر مهربانی تمرکز کرد.

مثال:

He addressed the audience quakerishly, focusing on kindness.

معنی(example):

آنها به شیوه‌ای کوئیکری با یکدیگر رفتار کردند و همیشه با احترام بودند.

مثال:

They treated each other quakerishly, always with respect.

معنی فارسی کلمه quakerishly

: معنی quakerishly به فارسی

به‌طور مربوط به ویژگی‌های کوئیکرها و رویکردهای آنها.