معنی فارسی quantal
C2کوانتالی به صفات یا ویژگیهایی اشاره دارد که به صورت کمیتهای مجزا یا گسسته وجود دارند، به ویژه در فیزیک و زیستشناسی.
Relating to or denoting the discrete nature of physical quantities.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Of or pertaining to a quantum
معنی(adjective):
Quantized
معنی(adjective):
Of a response, being all-or-none
example
معنی(example):
طبیعت کوانتالی نور را میتوان در اثر photoelectric مشاهده کرد.
مثال:
The quantal nature of light can be observed in the photoelectric effect.
معنی(example):
تحلیل کوانتالی در درک برخی از فرآیندهای زیستی بسیار مهم است.
مثال:
Quantal analysis is crucial in understanding certain biological processes.
معنی فارسی کلمه quantal
:
کوانتالی به صفات یا ویژگیهایی اشاره دارد که به صورت کمیتهای مجزا یا گسسته وجود دارند، به ویژه در فیزیک و زیستشناسی.