معنی فارسی quartermaster sergeant
B2رتبهای در ارتش که مسئول تدارکات و توزیع ملزومات است.
A non-commissioned officer in charge of supply and logistics.
- NOUN
example
معنی(example):
سرگروه نگهبان تدارکات توزیع ملزومات را مدیریت میکند.
مثال:
The quartermaster sergeant manages supply distribution.
معنی(example):
او سالها به عنوان سرگروه نگهبان تدارکات خدمت کرده است.
مثال:
He has served as a quartermaster sergeant for many years.
معنی فارسی کلمه quartermaster sergeant
:
رتبهای در ارتش که مسئول تدارکات و توزیع ملزومات است.