معنی فارسی quartermasterlike
B1این صفت به ویژگیهایی اشاره دارد که به کارکردها و مسئولیتهای یک کوانترمن مربوط میشود.
Relating to or resembling the qualities and responsibilities of a quartermaster.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مهارتهای سازماندهی او مانند کوانترمَن بود.
مثال:
His organizational skills were quartermasterlike.
معنی(example):
او توانایی سازماندهی مشابه یک کوانترمن را در مدیریت لجستیک نشان داد.
مثال:
She displayed a quartermasterlike ability to manage logistics.
معنی فارسی کلمه quartermasterlike
:
این صفت به ویژگیهایی اشاره دارد که به کارکردها و مسئولیتهای یک کوانترمن مربوط میشود.