معنی فارسی quarternight
B1شب چهارم به معنای وعدهای از زمان مشابه یک شب بیان میشود.
A period of four nights.
- NOUN
example
معنی(example):
آمادهسازی به مدت یک شب چهارم قبل از رویداد طول کشید.
مثال:
The preparation lasted a quarternight before the event.
معنی(example):
آنها برنامهریزی کردند که به مدت یک شب چهارم استراحت کنند.
مثال:
They planned to rest for a quarternight.
معنی فارسی کلمه quarternight
:
شب چهارم به معنای وعدهای از زمان مشابه یک شب بیان میشود.