معنی فارسی quartzless
B1بدون کوارتز و میتواند به جواهرات یا چیزهای دیگر اشاره کند که کوارتز ندارند.
Lacking quartz.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طراحی بدون کوارتز اما هنوز هم شیک بود.
مثال:
The design was quartzless yet still elegant.
معنی(example):
کلکسیون او بدون کوارتز بود و بر روی جواهرات دیگر تمرکز داشت.
مثال:
Her collection was quartzless, focusing on other gemstones.
معنی فارسی کلمه quartzless
:
بدون کوارتز و میتواند به جواهرات یا چیزهای دیگر اشاره کند که کوارتز ندارند.