معنی فارسی quasi

B1 /ˈkwɑ.zaɪ/

شبه، به معنای نزدیک به چیزی ولی نه به طور کامل، که به طور خاص به ساختار یا کیفیت ارجاع دارد.

Having some resemblance to but not fully the characteristics of; partially or seemingly.

adjective
معنی(adjective):

Resembling or having a likeness to something

example
معنی(example):

تئوری شبه‌علمی در کلاس مورد بحث قرار گرفت.

مثال:

The quasi-scientific theory was debated in class.

معنی(example):

او در پروژه نقش شبه‌رهبرانه‌ای ایفا کرد.

مثال:

She played a quasi-leader role in the project.

معنی فارسی کلمه quasi

: معنی quasi به فارسی

شبه، به معنای نزدیک به چیزی ولی نه به طور کامل، که به طور خاص به ساختار یا کیفیت ارجاع دارد.