معنی فارسی quatrocentist
B1کواتروچنتیست، هنرمندی که به دوره کواتروچنتیسم تعلق دارد.
An artist or individual who belonged to or was influenced by the artistic movement known as quattrocentism.
- NOUN
example
معنی(example):
یک کواتروچنتیست هنرمندی از دوره کواتروچنتیسم است.
مثال:
A quatrocentist is an artist from the quattrocentism period.
معنی(example):
بسیاری از کواتروچنتیستها بر واقعگرایی در نقاشیهای خود تمرکز داشتند.
مثال:
Many quatrocentists focused on realism in their paintings.
معنی فارسی کلمه quatrocentist
:
کواتروچنتیست، هنرمندی که به دوره کواتروچنتیسم تعلق دارد.