معنی فارسی quatuorvirate
B2چهارگانه، یک گروه متشکل از چهار نفر که در کنار هم مسئولیتها و تصمیمگیریها را انجام میدهند.
A political or administrative group consisting of four persons.
- NOUN
example
معنی(example):
چهارگانه به صورت گروهی تصمیمگیری کردند.
مثال:
The quatuorvirate made decisions together.
معنی(example):
یک چهارگانه میتواند توسط چهار رهبر تشکیل شود.
مثال:
A quatuorvirate can be formed by four leaders.
معنی فارسی کلمه quatuorvirate
:
چهارگانه، یک گروه متشکل از چهار نفر که در کنار هم مسئولیتها و تصمیمگیریها را انجام میدهند.