معنی فارسی quavery
B1 /ˈkweɪvəɹi/به معنی صدایی لرزان یا ناهموار، معمولاً به دلیل پیری یا عصبانیت.
Having a tremorous or unsteady quality in tone.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Apt to quaver; shaky, trembling.
example
معنی(example):
صدای لرزان او مرا به یاد پدربزرگم انداخت.
مثال:
His quavery voice reminded me of my grandfather.
معنی(example):
او با لحن لرزانی صحبت کرد که سن او را نشان میداد.
مثال:
She spoke in a quavery tone that showed her age.
معنی فارسی کلمه quavery
:
به معنی صدایی لرزان یا ناهموار، معمولاً به دلیل پیری یا عصبانیت.