معنی فارسی queachy

B1

کیچی، صفتی که به توصیف موردی اطلاق می‌شود که حاوی یا مرتبط با میوه کیچ باشد.

Descriptive term referring to something that has the characteristics or flavors associated with the queach fruit.

example
معنی(example):

دسر کیچی در مهمانی مورد استقبال قرار گرفت.

مثال:

The queachy dessert was a hit at the party.

معنی(example):

او ماهیت کیچی نوشیدنی را توصیف کرد.

مثال:

He described the queachy essence of the drink.

معنی فارسی کلمه queachy

: معنی queachy به فارسی

کیچی، صفتی که به توصیف موردی اطلاق می‌شود که حاوی یا مرتبط با میوه کیچ باشد.