معنی فارسی queen-mother

B2

ملکه‌ای که پس از ازدواج پسرش در موقعیت ملکه مادر قرار می‌گیرد و نقش مشاوره دارد.

The mother of a reigning king, particularly in some monarchies, often having a role in advising the king.

example
معنی(example):

ملکه مادر اغلب به پسرش، پادشاه، مشاوره می‌دهد.

مثال:

The queen-mother often advises her son, the king.

معنی(example):

او در کشورش به عنوان ملکه مادر مورد احترام بود.

مثال:

She was respected as a queen-mother in her country.

معنی فارسی کلمه queen-mother

: معنی queen-mother به فارسی

ملکه‌ای که پس از ازدواج پسرش در موقعیت ملکه مادر قرار می‌گیرد و نقش مشاوره دارد.