معنی فارسی queendom
B2queendom به قلمرو یا جامعهای اشاره دارد که تحت رهبری یک زن است.
The realm or community governed by a queen.
- NOUN
example
معنی(example):
queendom تحت رهبری عاقلانه او شکوفا شد.
مثال:
The queendom flourished under her wise leadership.
معنی(example):
در queendom او، هر زن احساس قدرت میکرد.
مثال:
In her queendom, every woman felt empowered.
معنی فارسی کلمه queendom
:
queendom به قلمرو یا جامعهای اشاره دارد که تحت رهبری یک زن است.