معنی فارسی quemely

B1

به معنای به طور سوزان یا دردناک، عموماً برای توصیف احساسات عمیق و دردناک به کار می‌رود.

In a burning or painful way; generally used to describe deep emotional feelings.

example
معنی(example):

آنها دربارهٔ فقدانشان quemely صحبت کردند.

مثال:

They spoke quemely about their loss.

معنی(example):

هنرمند جنبه‌های quemely زندگی را به تصویر کشید.

مثال:

The artist portrayed the quemely aspects of life.

معنی فارسی کلمه quemely

: معنی quemely به فارسی

به معنای به طور سوزان یا دردناک، عموماً برای توصیف احساسات عمیق و دردناک به کار می‌رود.