معنی فارسی queuers
A2صفکشهای، تعدادی از افراد که در یک صف در انتظار هستند.
People who are waiting in line together.
- NOUN
example
معنی(example):
صفکشهایی که در خارج از فروشگاه بودند، برای حراج هیجانزده بودند.
مثال:
The queuers outside the store were excited for the sale.
معنی(example):
صفکشها اغلب به خاطر تجربیات مشترک انتظار، روابط خوبی برقرار میکنند.
مثال:
Queuers often bond over shared waiting experiences.
معنی فارسی کلمه queuers
:
صفکشهای، تعدادی از افراد که در یک صف در انتظار هستند.